Persian Vocabulary
Click on letter: GT-Google Translate; GD-Google Define; H-Collins; L-Longman; M-Macmillan; O-Oxford; © or C-Cambridge
GT
GD
C
H
L
M
O
a
GT
GD
C
H
L
M
O
about
/əˈbaʊt/ = PREPOSITION: در باره, در حدود, در, راجع به, پیرامون, پیرامون, پیرامون, پیرامون, با, نزدیک;
ADVERB: تقریبا, پیرامون;
USER: در باره, در حدود, در, راجع به, تقریبا
GT
GD
C
H
L
M
O
adjustable
/əˈjəstəbəl/ = ADJECTIVE: تنظیم پذیر, تعدیل پذیر;
USER: تنظیم پذیر, قابل تنظیم, قابل تنظیم است, های قابل تنظیم
GT
GD
C
H
L
M
O
adjustment
/əˈdʒʌst.mənt/ = NOUN: تنظیم, اصلاح, تعدیل, تطبیق, میزان, تسویه, الت تعدیل, اسباب تنظیم;
USER: تنظیم, تعدیل, اصلاح, تطبیق, به تنظیم
GT
GD
C
H
L
M
O
air
/eər/ = NOUN: هوا, باد, فضا, جریان هوا, استنشاق, نسیم, نفس, شهیق, نما, سیما, اوازه, اواز, اهنگ, هر چیز شبیه هوا;
VERB: بادخور کردن, اشکار کردن;
USER: هوا, هوایی, هوای, هوا را, هوا در
GT
GD
C
H
L
M
O
alloy
/ˈæl.ɔɪ/ = NOUN: عیار, بار, درجه, ماخذ, الودگی, الیاژ فلز مرکب, ترکیب فلز بافلز گرانبها, شايبه;
VERB: عیار زدن;
USER: عیار, آلیاژ, آلیاژی, از آلیاژ
GT
GD
C
H
L
M
O
also
/ˈɔːl.səʊ/ = ADVERB: همچنین, نیز, و همچنین, بعلاوه, همینطور, و نیز, گذشته از این;
USER: همچنین, نیز, همچنین می, نیز به, را نیز
GT
GD
C
H
L
M
O
aluminum
/əˈlo͞omənəm/ = NOUN: فلز الومینیوم, الومینیوم بنام اختصاری;
ADJECTIVE: مربوط به الومینیوم;
USER: آلومینیوم, آلومینیومی, های آلومینیومی, جنس آلومینیوم
GT
GD
C
H
L
M
O
an
GT
GD
C
H
L
M
O
and
/ænd/ = CONJUNCTION: و, و;
USER: و, ها و, و در, و به, است و
GT
GD
C
H
L
M
O
arrives
/əˈraɪv/ = VERB: رسیدن, وارد شدن, در رسیدن;
USER: می رسد, رسد, وارد, می رسد به, می رسد در
GT
GD
C
H
L
M
O
as
/əz/ = ADVERB: مانند, چنانکه, بطوریکه, بعنوان مثال;
CONJUNCTION: چون, چنانکه, همچنانکه, هنگامیکه, چه, نظر باینکه;
PREPOSITION: در نتیجه;
USER: مانند, عنوان, به عنوان, را به عنوان, چون
GT
GD
C
H
L
M
O
at
/ət/ = PREPOSITION: در, به, سر, بر, در نتیجه, نزدیک, بطرف, بسوی, بر حسب, بنا بر, از قرار, پهلوی, بقرار;
NOUN: ات;
USER: در, به, را در, و در, شده در
GT
GD
C
H
L
M
O
auto
/ˈɔː.təʊ/ = ADJECTIVE: خود کار;
NOUN: خود رو;
USER: خودکار, خودرو, اتوماتیک, های خودکار, خودکار را
GT
GD
C
H
L
M
O
automatic
/ˌôtəˈmatik/ = NOUN: اتوماتیک;
ADJECTIVE: دستگاه خودکار, خود بخود, خود کار, مربوط به ماشینهای خودکار, غیر ارادی;
USER: اتوماتیک, خودکار, های اتوماتیک, صورت خودکار, به صورت خودکار
GT
GD
C
H
L
M
O
bars
/bɑːr/ = NOUN: بار, مانع, میله, شمش, خط, میکده, تیر, وکالت, میل, نرده حائل, دادگاه, بار مشروب فروشی;
USER: میله, کافه, بارها, کافه ها, میله های
GT
GD
C
H
L
M
O
board
/bɔːd/ = NOUN: تخته, تابلو, هيئت مدیره, میز غذا, غذای روی میز, اغذیه, میزشور یادادگاه, هيئت عامله یاامنا, هيئت بازرگانی, تخته یا مقوا و یا هر چیز مسطح;
VERB: سوار شدن, بکنار کشتی امدن, پانسیون شدن, خوراک دادن, تخته بندی کردن, تخته پوش کردن;
USER: تخته, هیئت مدیره, هیات مدیره, تابلو, هیئت مدیره در
GT
GD
C
H
L
M
O
brand
/brænd/ = NOUN: مارک, نشان, نوع, جور, داغ, انگ, نیمسوز;
VERB: داغ کردن, داغ زدن, لکه دار کردن, علامت گذاشتن, خاطرنشان کردن;
USER: مارک, نام تجاری, با نام تجاری, نام تجاری در, نام تجاری به
GT
GD
C
H
L
M
O
brought
/brɔːt/ = VERB: اوردن, رساندن به, موجب شدن;
USER: آورده, به ارمغان آورد, آورده است, به ارمغان آورده, آورده شده
GT
GD
C
H
L
M
O
but
/bʌt/ = CONJUNCTION: اما, ولی, مگر, لیکن;
ADVERB: بلکه, فقط, بطور محض;
PREPOSITION: جز, بل, بدون, با وجود, باستثنای;
USER: اما, ولی, بلکه, جز
GT
GD
C
H
L
M
O
by
/baɪ/ = PREPOSITION: توسط, با, بوسیله, از, بواسطه, بدست, بتوسط, از کنار, نزدیک, پهلوی;
ADVERB: کنار, در کنار;
USER: توسط, شده توسط, با, بوسیله, از
GT
GD
C
H
L
M
O
camera
/ˈkæm.rə/ = NOUN: دوربین, دوربین یا جعبه عکاسی;
USER: دوربین, دوربین های, دوربین را, های دوربین, دوربین به
GT
GD
C
H
L
M
O
can
/kæn/ = NOUN: قوطی, قوطی کنسرو, حلبی;
VERB: قادر بودن, قدرت داشتن, امکان داشتن, در قوطی ریختن, زندان کردن, اخراج کردن, توانایی داشتن;
USER: می تواند, می توانید, می توانند, می تواند به, می تواند در
GT
GD
C
H
L
M
O
capabilities
/ˌkāpəˈbilitē/ = NOUN: قابلیت, توانایی, صلاحیت, لیاقت, استعداد پیشرفت, سامان;
USER: قابلیت, قابلیت های, توانایی, توانایی های, توانمندی های
GT
GD
C
H
L
M
O
car
/kɑːr/ = NOUN: اتومبیل, واگن, اطاق راه اهن, هفت ستاره دب اکبر, اطاق اسانسور;
USER: اتومبیل, ماشین, خودرو, ماشین را, ماشین های
GT
GD
C
H
L
M
O
cc
/ˌsiːˈsiː/ = USER: سی سی, CC, رونوشت, سی سی است
GT
GD
C
H
L
M
O
choose
/tʃuːz/ = VERB: انتخاب کردن, برگزیدن, گزیدن, خواستن, پسندیدن, جدا کردن;
USER: را انتخاب کنید, انتخاب, انتخاب کنید, را انتخاب, انتخاب می کنید
GT
GD
C
H
L
M
O
come
/kʌm/ = VERB: رسیدن, امدن, رفتن;
USER: رسیدن, آمده, آیند, می آیند, آمده است
GT
GD
C
H
L
M
O
comfort
/ˈkʌm.fət/ = NOUN: راحت, مایه تسلی, اسایش, اسودگی;
VERB: دلداری دادن, اسایش دادن, تسهیل کردن;
USER: راحت, راحتی, آسایش, به راحتی, آسایش در
GT
GD
C
H
L
M
O
community
/kəˈmjuː.nə.ti/ = NOUN: انجمن, اجتماع, عموم, عوام;
USER: انجمن, جامعه, اجتماع, جامعه را, جامعه به
GT
GD
C
H
L
M
O
completely
/kəmˈpliːt.li/ = ADVERB: سرتاسر;
USER: به طور کامل, کاملا, طور کامل, طور کامل از, را به طور کامل
GT
GD
C
H
L
M
O
conditioning
/kənˈdɪʃ.ən/ = NOUN: شایسته سازی;
USER: تهویه, مطبوع, های تهویه, تهویه مطبوع, تهویه ی
GT
GD
C
H
L
M
O
conditions
/kənˈdɪʃ.ən/ = NOUN: وضعیت, شرط, حالت, چگونگی, حال, روزگار;
USER: شرایط, شرایطی, از شرایط, در شرایط, شرایط را
GT
GD
C
H
L
M
O
control
/kənˈtrəʊl/ = NOUN: کنترل, بازرسی, باز بینی, کاربری;
VERB: کنترل کردن, نظارت کردن, تنظیم کردن;
USER: کنترل, را کنترل, کنترل کنید, کنترل می, در کنترل
GT
GD
C
H
L
M
O
corner
/ˈkɔː.nər/ = NOUN: گوشه, کنج, زاویه;
VERB: گوشه دار کردن, گوشه گذاشتن به;
USER: گوشه, گوشه ای, بیرون فرستاد, گوشه ی, گوشه سمت
GT
GD
C
H
L
M
O
country
/ˈkʌn.tri/ = NOUN: کشور, مملکت, سرزمین, مرز و بوم, خاک, دیار, دهات, ییلاق, بیرون شهر, سامان;
ADJECTIVE: روستایی;
USER: کشور, کشور را, کشور است, کشور به
GT
GD
C
H
L
M
O
dead
/ded/ = ADJECTIVE: مرده, بی حس, بی روح, کهنه;
USER: مرده, مردگان, مرده است, مرده را, های مرده
GT
GD
C
H
L
M
O
dec
/ˈdeb.juː.tɒnt/ = USER: دسامبر
GT
GD
C
H
L
M
O
depth
/depθ/ = NOUN: عمق, ژرفا, گودی, ژرفی, قعر, سیری, غور;
USER: عمق, عمیق, در عمق, و عمق
GT
GD
C
H
L
M
O
design
/dɪˈzaɪn/ = NOUN: طرح, نقشه, زمینه, تدبیر, قصد, خیال, طراح ریزی;
VERB: طرح کردن, قصد کردن, تخصیص دادن, تدبیر کردن;
USER: طرح, طراحی, های طراحی, طراحی و, طراحی شده
GT
GD
C
H
L
M
O
designed
/dɪˈzaɪn/ = ADJECTIVE: عمدی;
USER: طراحی, طراحی شده, طراحی شده است, طراحی شده اند, های طراحی شده
GT
GD
C
H
L
M
O
discover
/dɪˈskʌv.ər/ = VERB: پی بردن, یافتن, پیدا کردن, کشف کردن, دریافتن, مکشوف ساختن, من کشف کردم;
USER: پیدا کردن, کشف, را کشف, پی بردن, یافتن
GT
GD
C
H
L
M
O
dna
/ˌdiː.enˈeɪ/ = USER: DNA, دی ان ای, دی ان, DNA را
GT
GD
C
H
L
M
O
does
/dʌz/ = VERB: میکند;
USER: میکند, کند, می کند, نشانی از, انجام می دهد
GT
GD
C
H
L
M
O
driver
/ˈdraɪ.vər/ = NOUN: راننده, محرک, شوفر, سورچی, گاری چی;
USER: راننده, درایور, راننده به, محرک, راننده را
GT
GD
C
H
L
M
O
driving
/ˈdraɪ.vɪŋ/ = NOUN: رانندگی;
ADJECTIVE: محرک;
USER: رانندگی, محرک, رانندگی در, های رانندگی, رانندگی به
GT
GD
C
H
L
M
O
duster
/ˈdʌs.tər/ = NOUN: گردگیر, وسیله گردگیری, روپوش;
USER: گردگیر, DUSTER, بوکس, وسیله گردگیری, روپوش
GT
GD
C
H
L
M
O
english
/ˈɪŋ.ɡlɪʃ/ = NOUN: انگلیسی;
VERB: بانگلیسی دراوردن;
ADJECTIVE: مربوط به مردم و زبان انگلیسی
GT
GD
C
H
L
M
O
enhance
/ɪnˈhɑːns/ = VERB: بالا بردن, افزودن, زیاد کردن, بلند کردن;
USER: بالا بردن, افزایش, بهبود, بالا ببرد, را افزایش
GT
GD
C
H
L
M
O
episode
/ˈep.ɪ.səʊd/ = NOUN: داستان فرعی, حادثه ضمنی, حادثه معترضه;
USER: قسمت, اپیزود, قسمت از, قسمت را, قسمت های
GT
GD
C
H
L
M
O
equipment
/ɪˈkwɪp.mənt/ = NOUN: تجهیزات, ساز, ساز و برگ;
USER: تجهیزات, وسایل, اتوماسیون, ماشین آلات, تجهیزات و
GT
GD
C
H
L
M
O
ergonomic
/ˌɜː.ɡəˈnɒm.ɪks/ = USER: ارگونومیک, ارگونومی, ارگونومیک و, مطابق با مهندسی محیط, ارگونومیک به
GT
GD
C
H
L
M
O
everything
/ˈev.ri.θɪŋ/ = PRONOUN: همه چیز;
USER: همه چیز, همه چیز را, همه چیز به, همه چیز در, که همه چیز
GT
GD
C
H
L
M
O
exclusive
/ɪkˈskluː.sɪv/ = ADJECTIVE: انحصاری, منحصر, منحصر بفرد, تنها, انتصاری, گران, دربست;
USER: انحصاری, منحصر به فرد, منحصر, های منحصر به فرد, منحصر بفرد
GT
GD
C
H
L
M
O
exterior
/ɪkˈstɪə.ri.ər/ = ADJECTIVE: بیرونی, خارجی, خارج, ظاهری, ظاهر, واقع در سطح خارجی, صوری, خارجه;
NOUN: ظاهر, ظواهر;
USER: خارجی, بیرونی, خارج, ظاهری, ظاهر
GT
GD
C
H
L
M
O
face
/feɪs/ = NOUN: چهره, صورت, رو, نما, وجه, رخ, قیافه, قبال, رخسار, سطح;
VERB: مواجه شدن, مواجه شدن با;
USER: صورت, چهره, رو, چهره ای, وجه
GT
GD
C
H
L
M
O
fans
/fæn/ = NOUN: پنکه, پروانه, بادزن, باد بزن, تماشاچی ورزش دوست, هیکل;
USER: طرفداران, هواداران, فن های, از طرفداران, طرفداران در
GT
GD
C
H
L
M
O
favorite
/ˈfeɪ.vər.ɪt/ = ADJECTIVE: مطلوب, محبوب, برگزیده;
NOUN: سوگلی, خاصگی, عزیز دردانه, ندیمه;
USER: محبوب, مورد علاقه, علاقه, های مورد علاقه, مطلوب
GT
GD
C
H
L
M
O
find
/faɪnd/ = VERB: یافتن, پیدا کردن, جستن, کشف کردن, تشخیص دادن;
NOUN: یابنده, چیز یافته;
USER: پیدا کردن, پیدا, پیدا کنید, یافتن, را پیدا
GT
GD
C
H
L
M
O
first
/ˈfɜːst/ = first, first, first, نخست, یکم, مقدم, مقدماتی;
ADVERB: اولا;
USER: اولین, اول, برای اولین بار, نخستین, نخست
GT
GD
C
H
L
M
O
for
/fɔːr/ = PREPOSITION: برای, مربوط به, بخاطر, در برابر, بمنظور, برای اینکه, در مدت, در مقابل, بجهت, از طرف, بجای;
CONJUNCTION: زیرا که;
USER: برای, را برای, به مدت, ها برای, شده برای
GT
GD
C
H
L
M
O
from
/frɒm/ = PREPOSITION: از, از روی, از پیش, بواسطه, در نتیجه;
USER: از, را از, که از, ها از, و از
GT
GD
C
H
L
M
O
functionalities
/ˌfʌŋk.ʃənˈæl.ə.ti/ = USER: ویژگی های, ویژگی, کارکردهای, از ویژگی, از ویژگی های
GT
GD
C
H
L
M
O
guinea
/ˈɡɪn.i/ = NOUN: کشور گینهدر افریقا;
USER: گینه, گینه نو, خوکچه هندی, گینه به
GT
GD
C
H
L
M
O
have
/hæv/ = VERB: داشتن, دارا بودن, کردن, گذاشتن, رسیدن به, مالک بودن, وادار کردن, باعی انجام کاری شدن, دانستن, صرف کردن, جلب کردن, بدست اوردن, در مقابل دارا, بهره مند شدن از;
NOUN: مالک;
USER: داشتن, داشته, دارند, دارای, داشته باشند
GT
GD
C
H
L
M
O
height
/haɪt/ = NOUN: ارتفاع, بلندی, ارتفاعات, رفعت, تکبر, آسمان, عرشه, جای مرتفع, در بحبوحه, فراز, علی
GT
GD
C
H
L
M
O
hello
/helˈəʊ/ = INTERJECTION: سلام!, هالو, الو!;
USER: سلام, خوش آمدید, خوش, میهمان گرامی
GT
GD
C
H
L
M
O
help
/help/ = NOUN: کمک, یاری, مساعدت, امداد, نوکر, مزدور, پایمردی;
VERB: کمک کردن, مدد رساندن, سودمند واقع شدن, یاری کردن, مساعدت کردن, همدستی کردن, بهتر کردن، چاره کردن;
USER: کمک, کمک کند, کمک به, به کمک, یاری
GT
GD
C
H
L
M
O
how
/haʊ/ = ADVERB: چگونه, چگونگی, چه, چطور, چنانکه, از چه طریق, به چه سبب;
NOUN: چگونگی, طرز, روش, راه, کیفیت, سان, متد;
USER: چگونه, چگونگی, چه, چطور, طرز
GT
GD
C
H
L
M
O
i
/aɪ/ = PRONOUN: من, خودم, اول شخص مفرد;
NOUN: نهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: من, من به, که من, من در, من از
GT
GD
C
H
L
M
O
iconic
/aɪˈkɒn.ɪk/ = USER: یاد, نمادین, یاد شده, های نمادین, ی نمادین
GT
GD
C
H
L
M
O
in
/ɪn/ = PREPOSITION: به, از, با, توی, هنگام, روی, بر حسب, در ظرف, بالای, نزدیک, اندر, در توی, بطرف, نزدیک ساحل;
USER: به, در, را در, از, با
GT
GD
C
H
L
M
O
inch
/ɪntʃ/ = NOUN: اینچ, مقیاس طول برابر 2/54 سانتی متر;
USER: اینچ, اینچی, اینچ است, اینچ صفحه, اینچ با
GT
GD
C
H
L
M
O
integrates
/ˈɪn.tɪ.ɡreɪt/ = VERB: کامل کردن, درست کردن, تمام کردن, یکی کردن, تابعه اولیه چیزی را گرفتن;
USER: ادغام, هماهنگسازی, یکپارچه, ادغام می, یکپارچه سازی
GT
GD
C
H
L
M
O
interior
/ɪnˈtɪə.ri.ər/ = ADJECTIVE: داخلی, درونی, دور از مرز, دور از کرانه;
USER: داخلی, داخله, فضای داخلی, داخل کشور, های داخلی
GT
GD
C
H
L
M
O
interview
/ˈɪn.tə.vjuː/ = NOUN: مذاکره, مصاحبه کردن, دیدار مصاحبه;
USER: مصاحبه, مصاحبه ای, مصاحبه با, از مصاحبه, مصاحبه را
GT
GD
C
H
L
M
O
invite
/ɪnˈvaɪt/ = VERB: دعوت کردن, خواندن, طلبیدن, وعده گرفتن, مهمان کردن, وعده دادن, احضار کردن, خواستن;
USER: دعوت کردن, دعوت, دعوت می, دعوت از, دعوت به عمل
GT
GD
C
H
L
M
O
is
/ɪz/ = VERB: است، هست;
USER: است, باشد, می باشد, شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
it
/ɪt/ = PRONOUN: آن, ان, او, ان چیز, ان جانور;
USER: آن, از آن, در آن, آن را به, به آن
GT
GD
C
H
L
M
O
its
/ɪts/ = PRONOUN: مال آن, مال ان, خودمانی, ... آن;
USER: آن, خود, خود را, آن را, آن در
GT
GD
C
H
L
M
O
keep
/kiːp/ = VERB: نگاه داشتن, حفظ کردن, ادامه دادن, نگه داری کردن, اداره کردن, مداومت بامری دادن, جلو گیری کردن;
NOUN: حفاظت, نگاهداری, توجه, امانت داری, علوفه;
USER: نگاه داشتن, حفظ, نگه داشتن, نگه دارید, را نگه دارید
GT
GD
C
H
L
M
O
languages
/ˈlæŋ.ɡwɪdʒ/ = NOUN: زبان, لسان, کلام, تکلم, سخنگویی;
USER: زبان, زبانهای, زبان های, زبانها, به زبان
GT
GD
C
H
L
M
O
launch
/lɔːntʃ/ = VERB: انداختن, روانه کردن, شروع کردن, پرت کردن, اقدام کردن, پراندن;
NOUN: به آب انداختن کشتی;
USER: انداختن, راه اندازی, را راه اندازی, راه اندازی کنند, راه اندازی می
GT
GD
C
H
L
M
O
led
/led/ = NOUN: سخنرانی, درس, خطابه, کنفرانس, نطق, خطابت;
USER: به رهبری, منجر, رهبری, منجر شده, منجر شد
GT
GD
C
H
L
M
O
lot
/lɒt/ = NOUN: قطعه, قرعه, سهم, سرنوشت, چندین, قسمت, محوطه, قطعه زمین, بخش;
ADVERB: خیلی, بسیار, بسی;
USER: خیلی, بسیاری, زیادی, تعداد زیادی, بسیار
GT
GD
C
H
L
M
O
manager
/ˈmæn.ɪ.dʒər/ = NOUN: مدیر, رئيس, متصدی, مباشر, ضابط, کارفرمان;
USER: مدیر, مدیریت, از مدیر, مدیر عامل
GT
GD
C
H
L
M
O
maneuvers
/məˈnuː.vər/ = NOUN: مانور, تمرین نظامی;
USER: مانور, مانورهای, مانورها, مانورهای جهت, انجام مانورهای
GT
GD
C
H
L
M
O
marketing
/ˈmɑː.kɪ.tɪŋ/ = NOUN: بازار یابی, علم فروش;
USER: بازار یابی, بازاریابی, های بازاریابی, بازاریابی است, بازاریابی به
GT
GD
C
H
L
M
O
model
/ˈmɒd.əl/ = NOUN: مدل, نمونه, طرح, قالب, سرمشق, نقشه, پیکر;
VERB: ساختن, شکل دادن, نمونه قرار دادن, طراحی کردن, مطابق مدل معینی در اوردن;
USER: مدل, از مدل, نمونه
GT
GD
C
H
L
M
O
more
/mɔːr/ = ADVERB: بیشتر, بیش, بعلاوه;
ADJECTIVE: زیادتر;
USER: بیشتر, بیش, تر, بیشتری, بیشتر در
GT
GD
C
H
L
M
O
motor
/ˈməʊ.tər/ = NOUN: موتور, ماشین, اتومبیل, محرک, حرکت دهنده, منبع نیروی مکانیکی;
ADJECTIVE: محرک;
VERB: اتومبیل راندن;
USER: موتور, حرکتی, موتوری, موتور را, موتور و
GT
GD
C
H
L
M
O
multi
/mʌl.ti-/ = PREFIX: چند, بسیار, بیشتر, دارای تعداد زیاد, زیاد, متعدد;
USER: چند, های چند, چند منظوره, به چند, از چند
GT
GD
C
H
L
M
O
namely
/ˈneɪm.li/ = ADVERB: یعنی, برای مثال, بنام, بعبارت دیگر, با ذکر نام;
USER: یعنی, عبارتند, عبارتند از, بنام
GT
GD
C
H
L
M
O
native
/ˈneɪ.tɪv/ = ADJECTIVE: بومی, محلی, اهلی, تنی;
NOUN: بچه;
USER: محلی, بومی, مادری, های بومی, بومی است
GT
GD
C
H
L
M
O
new
/njuː/ = ADJECTIVE: جدید, تازه, نو, نوین;
ADVERB: جدیدا, اخیرا;
USER: جدید, های جدید, تازه, نو, نوین
GT
GD
C
H
L
M
O
news
/njuːz/ = NOUN: اخبار, خبر, اوازه;
USER: اخبار, خبر, خبری, های خبری, اخبار را
GT
GD
C
H
L
M
O
nine
/naɪn/ = nine, nine, nine, nine, عدد نه;
USER: نه نفر, نه, و نه, از نه, نه تن
GT
GD
C
H
L
M
O
non
/nɒn-/ = PREFIX: منفی, خیر;
USER: غیر, بدون, عدم, های غیر, و غیر
GT
GD
C
H
L
M
O
novelties
= NOUN: تازگی, چیز تازه, نوظهوری, چیز نو;
USER: چیز تازه ای, چیز تازه, چیز, نوآوری و شکوفایی, چیزهای تازه
GT
GD
C
H
L
M
O
of
/əv/ = PREPOSITION: از, از لحاظ, از طرف, در باره, ز, در جهت, از مبدا, از منشا, در سوی, بوسیله;
USER: از, در, ای از, را از
GT
GD
C
H
L
M
O
off
/ɒf/ = ADJECTIVE: خاموش, دور, دورتر, بی موقع;
PREPOSITION: از روی, بسوی, از محلی بخارج, از یک سو, از کنار;
NOUN: کساد;
USER: خاموش, کردن, خارج, دور, خارج از
GT
GD
C
H
L
M
O
on
/ɒn/ = PREPOSITION: بر, روی, بر روی, به, برای, در باره, بالای, در روی, راجع به, در بر, سر;
ADJECTIVE: روشن;
USER: بر, روی, بر روی, به, برای
GT
GD
C
H
L
M
O
onboard
= USER: پردازنده, روی عرشه
GT
GD
C
H
L
M
O
optics
/ˈɒp.tɪks/ = NOUN: نورشناسی, فیزیک نور, علم روشنایی, علم بینایی;
USER: نورشناسی, اپتیک, نوری, اپتیکی, فیزیک نور
GT
GD
C
H
L
M
O
or
/ɔːr/ = CONJUNCTION: یا, یا اینکه, چه, خواه, یا انکه;
USER: یا, و یا, یا به, یا در, و یا برای
GT
GD
C
H
L
M
O
origins
/ˈɒr.ɪ.dʒɪn/ = NOUN: منشاء, مبدا, خاستگاه, اصل, ماخذ, نسب, اصل بنیاد, سنخیت, مصدر, سر چشمه, سر, سرمایه, عنصر;
USER: ریشه, ریشه های, خاستگاه, منشا, خاستگاه های
GT
GD
C
H
L
M
O
out
/aʊt/ = ADJECTIVE: خارج, خارجی, بیرونی, حذف شده;
ADVERB: بیرون, بیرون از, دور از;
VERB: رفتن, خاموش کردن, اخراج شدن, قطع کردن;
NOUN: راه حل;
USER: خارج, از, بیرون, خارج از
GT
GD
C
H
L
M
O
outdoor
/ˈaʊtˌdɔːr/ = ADJECTIVE: بیرونی, بیرون, خارج از منزل, در هوای ازاد;
NOUN: صحرایی;
USER: خارج از منزل, فضای باز, در فضای باز, بیرونی, بیرون
GT
GD
C
H
L
M
O
outside
/ˌaʊtˈsaɪd/ = ADVERB: خارج از, بیرون, برون, دست بالا;
PREPOSITION: خارج از;
ADJECTIVE: خارجی, ظاهر, برونی, ظاهری;
USER: خارج از, در خارج, بیرون, در خارج از, خارجی
GT
GD
C
H
L
M
O
parking
/ˈpɑː.kɪŋ/ = NOUN: پارکینگ, ماندگاه, توقفگاه بی سقف;
USER: پارکینگ, پارکینگ در, پارکینگ به, پارکینگ ها, پارکینگ های
GT
GD
C
H
L
M
O
pavilion
/pəˈvɪl.jən/ = NOUN: عمارت کلاه فرنگی, غرفه نمایشگاه, چادر صحرایی;
VERB: خیمه برپا کردن, در کلاه خیمه زدن, در کلاه فرنگیجا دادن;
USER: عمارت کلاه فرنگی, غرفه, خیمه برپا کردن, غرفه نمایشگاه, چادر صحرایی
GT
GD
C
H
L
M
O
please
/pliːz/ = VERB: لطفا, خوشحال کردن, دلپذیر کردن, خشنود ساختن, کیف کردن, سرگرم کردن;
ADVERB: خواهشمند است, بفرمایید;
USER: لطفا, لطفا به, لطفا با, لطفا از, لطفا در
GT
GD
C
H
L
M
O
pleasure
/ˈpleʒ.ər/ = NOUN: لذت, خوشی, شهوترانی, انبساط, عیش, کیف, خوش وقتی;
VERB: لذت بردن, خوشایند بودن;
USER: لذت, لذت بردن, لذت بخش, خوشی, لذت بردن از
GT
GD
C
H
L
M
O
product
/ˈprɒd.ʌkt/ = NOUN: محصول, حاصل, حاصلضرب, فرااورده, مجموع یا حاصل ضرب;
USER: محصول, محصول می, محصول به, محصول در
GT
GD
C
H
L
M
O
published
/ˈpʌb.lɪʃ/ = VERB: منتشر کردن, چاپ کردن, صادر کردن, منتشر شدن, طبع ونشر کردن, منتشر ساختن;
USER: منتشر شده, منتشر, به چاپ, منتشر شد, منتشر شده است
GT
GD
C
H
L
M
O
redesigned
/ˌriːdɪˈzaɪnd/ = VERB: طراحی مجدد کردن, سر و صورت ظاهری دادن به;
USER: دوباره طراحی, دوباره طراحی شده, طراحی مجدد, دوباره طراحی شده است, مجددا طراحی شده
GT
GD
C
H
L
M
O
rediscover
/ˌrēdisˈkəvər/ = USER: کشف, دوباره کشف, را دوباره کشف, کشف مجدد, دوباره کشف می
GT
GD
C
H
L
M
O
renewed
/rɪˈnjuː/ = ADJECTIVE: مجدد;
USER: مجدد, تجدید, تمدید, تجدید شده, را تمدید کرد
GT
GD
C
H
L
M
O
representatives
/ˌrepriˈzentətiv/ = NOUN: نماینده, نمایشگر;
USER: نمایندگان, نمایندگانی, نماینده گان, از نمایندگان
GT
GD
C
H
L
M
O
road
/rəʊd/ = NOUN: جاده, راه, مسیر, خیابان, خط, طریق, راه اهن;
ADJECTIVE: بجاده;
USER: جاده, راه, جاده ها, مسیر, خیابان
GT
GD
C
H
L
M
O
romanian
/rʊˈmeɪ.ni.ən/ = NOUN: زبان رومانی, اهل رومانی
GT
GD
C
H
L
M
O
s
= NOUN: نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی;
USER: بازدید کنندگان, ها, کنندگان, ثانیه
GT
GD
C
H
L
M
O
seat
/siːt/ = NOUN: صندلی, مقر, جا, جایگاه, مسند, مرکز, نیمکت, نشیمن, نشیمن گاه, کفل, سرین, محل اقامت, مدار, مستقر;
VERB: نشاندن, جایگزین ساختن;
USER: صندلی, مقر, جا, جایگاه, مسند
GT
GD
C
H
L
M
O
seats
/siːt/ = NOUN: صندلی, مقر, جا, جایگاه, مسند, مرکز, نیمکت, نشیمن, نشیمن گاه, کفل, سرین, محل اقامت, مدار, مستقر;
USER: صندلی, کرسی, صندلی های, کرسی های, کرسی ها
GT
GD
C
H
L
M
O
see
/siː/ = VERB: دیدن, نگاه کردن, فهمیدن, مشاهده کردن, ملاقات کردن;
NOUN: مقر یا حوزه اسقفی;
USER: دیدن, ببینید, را ببینید, نگاه کنید به, ببینید که
GT
GD
C
H
L
M
O
select
/sɪˈlekt/ = ADJECTIVE: برگزیده, سره, ممتاز منتخب, خاص;
VERB: برگزیدن, انتخاب کردن, گزیدن, جدا کردن;
USER: را انتخاب کنید, انتخاب, انتخاب کنید, را انتخاب, انتخاب کنید و
GT
GD
C
H
L
M
O
settings
/ˈset.ɪŋ/ = NOUN: محیط, زمینه, موقعیت, نشاندن, اهنگ, جای نگین, کار گذاری, وضع ظاهر, قرار گاه;
USER: تنظیمات, تنظیمات را, از تنظیمات, به تنظیمات, در تنظیمات
GT
GD
C
H
L
M
O
show
/ʃəʊ/ = NOUN: نمایش, نشان, نشان دادن, اثبات, جلوه, ارائه, مظهر;
VERB: نشان دادن, نمایاندن, نمودن, ابراز کردن, فهماندن;
USER: نشان, نشان می دهد, نمایش, نشان دادن, اثبات
GT
GD
C
H
L
M
O
showrooms
/ˈʃəʊ.ruːm/ = NOUN: سالن نمایشگاه, نمایشگاه کالا;
USER: نمایشگاه ها, نمایشگاه,
GT
GD
C
H
L
M
O
signature
/ˈsɪɡ.nɪ.tʃər/ = NOUN: امضاء, امضا, اثر, صحه, امضاء کردن, دستینه, توشیح, پاراف;
USER: امضا, امضای, امضاء, شدن امضای, امضا و
GT
GD
C
H
L
M
O
skills
/skɪl/ = NOUN: مهارت, استادی, چیره دستی, ورزیدگی, تردستی, کاردانی, سررشته, عرضه, زبر دستی, هنرمندی, سامان;
USER: مهارت, مهارت های, مهارتهای, مهارت ها, از مهارت
GT
GD
C
H
L
M
O
speakers
/ˈspiː.kər/ = NOUN: سخنگو, گوینده, متکلم, ناطق, حرف زن, سخن ران, رئیس مجلس شورا;
USER: سخنرانان, بلندگوهای, بلندگو, بلندگو های, سخنرانان به
GT
GD
C
H
L
M
O
starting
/stɑːt/ = VERB: شروع کردن, بنیاد نهادن, اغازیدن, عزیمت کردن, دایر کردن, از جا پریدن, رم کردن;
USER: شروع, با شروع, از شروع, شروع می, شروع به
GT
GD
C
H
L
M
O
steering
/ˈstɪə.rɪŋ ˌkɒl.əm/ = VERB: هدایت کردن, راندن, اداره کردن, بردن, راهنمایی کردن;
USER: فرمان, راهبری, سیستم فرمان, فرمان را, فرمان و
GT
GD
C
H
L
M
O
subtitle
/ˈsʌbˌtaɪ.tl̩/ = NOUN: عنوان فرعی, لقب فرعی, عنوان فرعی مقاله;
USER: عنوان فرعی, زیرنویس, فرعی, زیرنویس های, های زیرنویس
GT
GD
C
H
L
M
O
such
/sʌtʃ/ = ADVERB: چنین, چنان, این طور;
ADJECTIVE: این قبیل, یک چنین;
PRONOUN: این جور;
USER: چنین, مانند, از جمله, چنان, این قبیل
GT
GD
C
H
L
M
O
system
/ˈsɪs.təm/ = NOUN: سیستم, نظام, دستگاه, منظومه, روش, نظم, ترتیب, جهاز, اسلوب, سلسله, همست, همستاد, رشته, قاعده رویه, سبک;
USER: سیستم, نظام, دستگاه, سیستم های, سیستم را
GT
GD
C
H
L
M
O
systems
/ˈsɪs.təm/ = NOUN: سیستم, نظام, دستگاه, منظومه, روش, نظم, ترتیب, جهاز, اسلوب, سلسله, همست, همستاد, رشته, قاعده رویه, سبک;
USER: سیستم, سیستم های, سیستمهای, سیستم ها, از سیستم
GT
GD
C
H
L
M
O
talked
/tɔːk/ = VERB: حرف زدن, سخن گفتن, مکالمه کردن;
USER: صحبت, صحبت کردیم, صحبت کرد, صحبت کردم, صحبت کرده
GT
GD
C
H
L
M
O
the
GT
GD
C
H
L
M
O
this
/ðɪs/ = PRONOUN: این;
USER: این, در این, از این, به این, که این
GT
GD
C
H
L
M
O
time
/taɪm/ = NOUN: زمان, ساعت, وقت, مدت, موقع, هنگام, فرصت, گاه, روزگار, زمانه, عصر;
ADJECTIVE: زمانی;
USER: زمان, وقت, ساعت, زمانی, مدت
GT
GD
C
H
L
M
O
to
/tuː/ = PREPOSITION: به, برای, در, در برابر, نزد, سوی, پیش, بسوی, طرف, تا نسبت به, بطرف, بر حسب, روبطرف, to-particle, to;
USER: به, برای, تا, را به, در
GT
GD
C
H
L
M
O
today
/təˈdeɪ/ = NOUN: امروز;
USER: امروز, امروزه, امروز در
GT
GD
C
H
L
M
O
told
/təʊld/ = ADJECTIVE: گفته شده;
USER: گفته شده, گفت, گفته, گفت که
GT
GD
C
H
L
M
O
track
/træk/ = NOUN: مسیر, شیار, خط, راه, رد پا, جاده, نشان, زنجیر;
VERB: دنبال کردن, پیگردی کردن, ردپا را گرفتن, پی کردن;
USER: مسیر, پیگیری, ردیابی, دنبال کردن, شیار
GT
GD
C
H
L
M
O
translate
/trænsˈleɪt/ = VERB: ترجمه کردن, معنی کردن, تفسیر کردن, بر گرداندن, عین کلمه یاعبارتی را از زبانی بزبان دیگر نقل کردن;
USER: ترجمه کردن, ترجمه, ترجمه کنید, را ترجمه, ترجمه می
GT
GD
C
H
L
M
O
us
/ʌs/ = PRONOUN: ما, به ما, بما, مارا, خودمان, نسبت بما;
USER: ما, با ما, ما را, به ما, ما در
GT
GD
C
H
L
M
O
useful
/ˈjuːs.fəl/ = ADJECTIVE: مفید, سودمند, قابل استفاده, مثمر, فیض بخش, بافایده;
USER: مفید, سودمند, مفید است, مفید باشد, مفید می
GT
GD
C
H
L
M
O
ve
/ -v/ = USER: ام, ایم, درک, کرده اید, اید
GT
GD
C
H
L
M
O
very
/ˈver.i/ = ADVERB: بسیار, خیلی, چندان, زیاد, بسی;
ADJECTIVE: همان, واقعی, حتمی;
USER: بسیار, خیلی, های بسیار, کاملا, است بسیار
GT
GD
C
H
L
M
O
video
/ˈvɪd.i.əʊ/ = ADJECTIVE: تصویری, تلویزیونی;
NOUN: تلویزیون;
USER: تصویری, ویدیو, ویدئو, ویدئویی, های ویدئویی
GT
GD
C
H
L
M
O
view
/vjuː/ = NOUN: نظر, نما, دید, منظره, عقیده, نظریه, چشم انداز, قضاوت;
VERB: دیدن, از نظر گذراندن;
USER: نظر, دیدن, مشاهده, مشاهده و, مشاهده کنید
GT
GD
C
H
L
M
O
wanted
/ˈwɒn.tɪd/ = ADJECTIVE: خواسته;
USER: خواسته, خواستم, خواست, می خواستم, می خواست
GT
GD
C
H
L
M
O
warning
/ˈwɔː.nɪŋ/ = NOUN: هشدار, اخطار, اعلام, اعلام خطر, اگاه کردن, تحذیر, اشاره, زنگ خطر, اژیر;
USER: هشدار, اخطار, هشدار دهنده, های هشدار دهنده, هشدار در
GT
GD
C
H
L
M
O
was
/wɒz/ = VERB: بود;
USER: بود, شد, بوده است, شده بود
GT
GD
C
H
L
M
O
we
/wiː/ = PRONOUN: ما, خودمان, ضمیر اول شخص جمع;
USER: ما, که ما, کنیم, می کنیم, ما از
GT
GD
C
H
L
M
O
what
/wɒt/ = PRONOUN: چه, کدام, چقدر, هر چه, انچه, چه نوع, چه اندازه, چه مقدار, حرف ربط;
ADVERB: چگونه;
USER: چه, آنچه که, چیزی است که, کدام, چگونه
GT
GD
C
H
L
M
O
wheel
/wiːl/ = NOUN: چرخ, چرخش, دور, رل ماشین;
VERB: گرداندن, چرخیدن;
USER: چرخ, چرخ ها, چرخ را, از چرخ, چرخ به
GT
GD
C
H
L
M
O
wheels
/wiːl/ = NOUN: چرخ, چرخش, دور, رل ماشین;
USER: چرخ ها, چرخ, چرخ های, چهار چرخ, ها چرخ ها
GT
GD
C
H
L
M
O
when
/wen/ = CONJUNCTION: وقتی که, کی, چه وقت, چون, موقعی که, در موقع;
USER: وقتی که, زمانی که, هنگامی که, در هنگام, چون
GT
GD
C
H
L
M
O
who
/huː/ = PRONOUN: که, چه کسی, کی, چه اشخاصی, چه شخصی;
USER: که, است که, که به, که در, چه کسی
GT
GD
C
H
L
M
O
will
/wɪl/ = NOUN: اراده, خواست, وصیت, وصیتنامه, میل, مشیت, نیت, قصد, خواهش, ارزو;
VERB: خواستن, اراده کردن, وصیت کردن, میل کردن, خواستاربودن, فعل کمکی'خواهم';
USER: اراده, خواهد, خواهد شد, خواهد کرد, خواهد بود
GT
GD
C
H
L
M
O
with
/wɪð/ = PREPOSITION: با, بوسیله, در جهت, پیش, برخلاف, بطرف, در ازاء, بعوض;
USER: با, را با, همراه با, و با, که با
GT
GD
C
H
L
M
O
worked
/wərk/ = ADJECTIVE: از کار در امده;
USER: مشغول به کار, کار کرده, کار می کرد, کار کرده است, کار می
GT
GD
C
H
L
M
O
x
/eks/ = NOUN: حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی;
USER: X, ایکس, اکس, X را, X در
GT
GD
C
H
L
M
O
year
/jɪər/ = NOUN: سال, سنه;
USER: سال, ساله, در سال, سال به, در سال جاری
GT
GD
C
H
L
M
O
you
/juː/ = PRONOUN: شما, تو, ترا, تورا, شمارا, شماها;
USER: شما, تو, که شما, شما به, شما در
GT
GD
C
H
L
M
O
your
/jɔːr/ = PRONOUN: مال شما, مربوط به شما, ت, متعلق بهشما, خودمانی;
USER: خود را, خود, خود را به, های خود را, خود را در
169 words